فرارو- محمدمهدی حاتمی; روسیه اکنون “تحریم شده ترین کشور جهان” است، موقعیتی که تا چند هفته پیش در اختیار ایران بود. با این حال، ایالات متحده و اروپا قول داده اند که تحریم ها علیه اقتصاد روسیه و حتی شهروندان آن (“الیگارشی ها” نه شهروندان عادی) شدیدتر خواهد بود.
به گزارش فرارو، در جدیدترین نمونه، اتحادیه اروپا اعلام کرد که قصد دارد صادرات کالاهای لوکس به روسیه را که باید طبقه ثروتمند در ساختار اقتصادی روسیه را هدف قرار دهد، ممنوع کند. اروپایی ها همچنین استدلال می کنند که این نوع ثروتمند در واقع حامی “ولادیمیر پوتین” است و او را در قدرت نگه می دارد.
آیا “پوتین” در حال فروپاشی است؟
استدلالهای مشابه دیگری از «جهان غرب» وجود دارد: افزایش فشار اقتصادی بر روسیه، «الیگارشهای روسی» را علیه پوتین تحریک میکند و فشار اقتصادی در نهایت به آشوب و ناآرامیهای گسترده در روسیه تبدیل میشود که میتواند رژیم را به یک رژیم تبدیل کند. مسکو را تغییر دهید
چنین استدلال هایی البته در خود غرب خریداران کمی دارد. تجربه رویکرد «فشار حداکثری» بر ایران و حتی تحریمهای اقتصادی قبلی علیه کشورهایی مانند سوریه، کره شمالی، ونزوئلا و کوبا نشان میدهد که حداقل برای نیم قرن، تحریمها به تنهایی هرگز رژیم را تغییر نداده است. (تنها استثنا ممکن است مورد آفریقای جنوبی باشد، جایی که “رژیم آپارتاید” با تحریم ها سرنگون شده است، اما شرایط خاص خود را دارد که باید در جای دیگری بررسی شود.)
از سوی دیگر، هیچ اقتصادی به بزرگی اقتصاد روسیه چنین حجمی از تحریم ها را تجربه نکرده است. اما ممکن است این پیشنهاد جنبه دیگری نیز داشته باشد: هیچکس نمی داند که عواقب اعمال تحریم ها بر اقتصادی به اندازه تولید ناخالص داخلی روسیه (با 1.4 تریلیون دلار تا 1.7 تریلیون دلار) چه خواهد بود.
بعید است تحریم ها منجر به فروپاشی سیاسی ولادیمیر پوتین شود، اگرچه موقعیت اجتماعی او را متزلزل خواهد کرد. اقتصاد روسیه راه درازی در پیش دارد، از تعمیق روابط با چین و هند تا گسترش نظامیسازی در اروپای شرقی، که میتواند قدرت اقتصادی تحریمها در اروپا را تضعیف کند و احتمالاً آنها را کوتاه کند.
روی سکه: آیا برای «ایران» جا می شود؟
اما روسیه پس از جنگ در اوکراین با روسیه قبل از جنگ در اوکراین متفاوت بود. انتظار می رود اقتصاد روسیه در سال جاری کاهش دو رقمی را تجربه کند. از سوی دیگر، حداقل 300 میلیارد دلار از دارایی های روسیه در بانک های خارجی مسدود شده است و شایعاتی مبنی بر واگذاری این دارایی ها به اوکراین برای جبران جنگ منتشر شده است.
ممنوعیت معاملات دلار روسیه؛ تحریم معدن و صنعت فولاد روسیه؛ طراحی مکانیسم هایی برای جلوگیری از دسترسی روس ها به ارز دیجیتال؛ حملات سایبری بی امان به زیرساخت های روسیه و حتی دخالت احتمالی چین در تحریم های غرب علیه روسیه، همگی به این معناست که غرب علیه «روسیه پوتین» شمشیر کشیده است.
همانطور که تحریم ها ایران را تضعیف کرد (در طول دهه 1390 رشد اقتصادی ایران صفر بود و اکنون بین 30 تا 50 درصد جمعیت ایران زیر «خط فقر مطلق» زندگی می کنند)، تحریم ها روسیه را تضعیف خواهد کرد. اگر همه چیز خوب پیش برود، روسیه در پنج سال آینده ورشکست خواهد شد.
اما سوال این است که موقعیت ایران در منطقه، حتی در صورت ادامه جنگ در اوکراین، با توجه به روند فرسایشی رویارویی روسیه و «جهان غرب» چه خواهد شد؟ پاسخ این است که ایران می تواند قدرتی به دست آورد. اما چگونه
کریدور شمال – جنوب: توپ زمینی ایران و هند
فرض بر این است که با ضعیف شدن اقتصاد روسیه، توانایی آن برای تأثیرگذاری بر روابط بینالملل کاهش مییابد. لازم نیست این اتفاق بیفتد، اما مشکلات اقتصادی فزاینده اغلب کشورها را درونگرا می کند.
عملکرد نظامی فاجعه بار روسیه در اوکراین (سلاح های قدیمی، کمبود سوخت و غیره) همچنین وضعیت نظامی روسیه را در جهان پایین می آورد که به نوبه خود قدرت آن را کاهش می دهد.
نمونه ای از کاهش قدرت روسیه می تواند در زمینه ترانزیت رخ دهد. برای نزدیک به دو دهه، ایران، هند و روسیه رویای اتصال سواحل غربی هند را به اروپا از طریق کریدور بین المللی حمل و نقل شمال-جنوب در سر می پرورانند.
بر اساس این طرح، کشتیهای هندی در بندر چابهار ایران پهلو میگرفتند و در نهایت کالاها از طریق راهآهن به اروپا میرسیدند و از ایران، آذربایجان، گرجستان و روسیه عبور میکردند. از آنجایی که هند سومین اقتصاد بزرگ جهان در دهه آینده خواهد بود، این برنامه استراتژیک می تواند میلیاردها دلار درآمد برای کشورهایی که از آن عبور می کند ایجاد کند.
اما اگر اروپایی ها کل این طرح را تحت پوشش تحریم روسیه متوقف کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در سناریویی که ایران زیر سایه روسیه است، پروژه «کریدور شمال-جنوب» تقریباً به طور قطع بسته خواهد شد. اما در سناریویی که ایران بر روسیه قدرت دارد، کالاهای هندی ممکن است از ایران، ترکیه و بلغارستان به اروپا برسد.
صادرات گاز به اروپا: کلیدی که پوتین در جیب خود گذاشته است
ایران و روسیه بر سر موضوع بسیار مهم دیگری هم اختلاف نظر دارند و آن صادرات گاز به اروپا است. صادرات گاز به اروپا مهمترین اهرم تجارت خارجی روسیه است و اگر اروپا بتواند خرید گاز از روسیه را تحریم کند، اقتصاد روسیه در کمتر از یک سال سقوط خواهد کرد.
هیچ چیز برای روس ها مهمتر از صادرات گاز نیست و آنها با کسی در این مورد شوخی نمی کنند. سایمون واتکینز، تحلیلگر انرژی در Oil Prices، چند ماه پیش در یادداشتی نوشت که با کشف میدان گازی چالوس در ایران، تهران گاز اروپا را تامین کرده و میتواند نقش مسلط این کشور را با خطر ژئوپلیتیکی مواجه کند. روسیه در بازار گاز اروپا حضور دارد.
بلافاصله همان سایت گزارش داد که در «توافق 20 ساله ایران و روسیه»، تهران بخش بزرگی از میدان گازی خود را در اختیار شرکتهایی از روسیه و چین قرار داده است و در عمل روسها کلید صادرات را به دست گرفتهاند. گاز ایران در اروپا در مقابل، روسیه قول داد که اجازه دهد گاز از این میدان صادر شود. اما بعید است روسیه این کار را انجام دهد!
در یک سناریوی فرضی، روسیه تضعیف شده از صادرات آزادانه گاز ایران به اروپا و ترکیه غفلت می کند و این منجر به میلیاردها دلار درآمد مازاد برای ایران در دهه آینده خواهد شد (تا زمانی که گاز طبیعی جایگزینی نداشته باشد). .
روسیه و تعهدات تاریخی علیه ایران
روس ها بارها علیه ایران سوگند یاد کرده اند: مجلس مشروطه را ساقط کرده اند و بازوی اجرایی کودتای «محمدعلی شاه قاجار» علیه مشروطه هستند. حرم رضوی تیرباران شد; آنها می خواهند آذربایجان را از ایران جدا کنند. آنها یکی از تامین کنندگان اصلی تسلیحات به صدام حسین در جنگ علیه ایران بودند. سامانه اس-300 به ایران تحویل داده نشد. رای به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران؛ نیروگاه بوشهر را با سالها تاخیر و هزینه چند برابر تکمیل کردند. آنها به اسرائیل اجازه دادند تا به مواضع ایران در سوریه حمله کند و در نمونه اخیر، برجام برای مذاکره برای جنگ با اوکراین به گروگان گرفته شد.
با این رکورد و در حالی که حداقل در 20 سال گذشته یک قرارداد استراتژیک 20 ساله با ایران وجود داشته است (قرارداد 20 ساله اول با ایران) بارها روی کارت ایران بازی کرده است. آیا امروز می توان به چنین دولتی اعتماد کرد که اجازه صادرات گاز ایران به اروپا را بدهد در حالی که گاز ایران رقیب گاز روسیه خواهد بود؟!
روسیه همچنین روابط نزدیکی با رژیم اسرائیل دارد و اوکراینیها اخیراً یک پهپاد ساخت اسرائیل را که توسط ارتش روسیه استفاده میشد سرنگون کردند. شاید بتوان پرسید با چنین سابقه و چنین مسئولیتی، آیا ایران باید به روسیه «چک سفید» بدهد؟