شنای بانوان ایرانی این روزها سوژه رسانه های داخلی و خارجی شده است. این سوژه پس از اعلام آهنگ علیدوستی بازیگر ایرانی روی فرش قرمز فیلم آمریکایی سانتا باربارا ظاهر شد. شاید قبل از گفت و گوی ترانه علیدوستی، شنای بانوان در ایران برای هیچکس اهمیت چندانی نداشت، چه ورزشکاران و چه کسانی که علاقه ای به رشته شنا نداشتند. دلیل این کم اهمیتی، کم کاری در این زمینه نیست، بلکه مسائلی مانند گستره و تفاوت های فرهنگی است که تفاوت میان مبتدی یا حرفه ای بودن در این ورزش را در بین امت اسلامی ایجاد می کند.
در واقع برای یک مخاطب حرفه ای، شنا برای ورزشکاران ایرانی بیگانه است که به دلیل نگاه متفاوت کشورهای اسلامی از جمله ایران به موضوع حجاب، به مسابقاتی که بخش بزرگی از بازی های جهانی و المپیک را در بر می گیرد نگاه می کنند. این حرفه در محدوده فعالیت های حرفه ای نیست.
از سوی دیگر در نگاه آماتوری به این پدیده می توان به مسابقات استانی و موردی کشوری که برای بانوان علاقه مند به این رشته ورزشی برگزار می شود اشاره کرد. حال در این مقدمه کوتاه باید به بحثی که ترانه علیدوستی در ذهن داشت برگردیم. او در فیلمی به نام «اورکا» بازی کرد که در آن نقش یک شناگر زن ایرانی را بازی میکند که چندین رکورد جهانی گینس به ثبت رسانده است، اما رکوردهای او مورد قبول مقامات ارشد ورزشی و مسئولان فدراسیون شنای ایران نیست. مشخصاً نقشی که ترانه علیدوستی به آن اشاره می کند، مربوط به اتفاقاتی است که برای الهام اصغری در این باره افتاده است.
صرف نظر از اینکه الهام اصغری چگونه به کتاب رکوردهای گینس رسیده و چگونه با او برخورد شده است، بخشی از ترانه علیدوستی که در آن گفته بود شنا در ایران رسما ممنوع است، جنجال زیادی به پا کرده است. رسانه های اصولگرا او را متهم کردند که به رسانه های خارجی برای فعالیت علیه ایران غذا می دهد.
از سوی دیگر، فدراسیون شنا از علیدوستی دعوت کرد تا در مسابقات رکوردشکنی شنای بانوان شرکت کند تا بداند شنا در ایران ممنوع نیست. موضوعی که در میانه این حوزه مطرح شده و به نظر می رسد در داستان اصلی باعث فراموشی شده است، کلمه ممنوعیت ذکر شده در زبان ترانه علیدوستی بود. از آنجایی که شنا توسط بانوان ایرانی یک فعالیت غیرحرفهای است، یعنی محدود به مسابقات کشوری است نه جهانی، درست است، میتوان گفت سخنان علیدوستی اگرچه چندان درست نیست، اما درست است.
بخشی که حرفه ای بودن آهنگ را غیرواقعی می کند مربوط به این قسمت از فعالیت اندک و محدود و در داخل کشور است. در واقع بانوان شناگر ایران در یکی دو رشته در آب فعال هستند و علایق خاص خود را دارند. همچنین در یک مورد، شناگران زن ایرانی سابقه رقابت با کشورهای اسلامی را داشتند. واضح است که سطح شنای کشورهای اسلامی علاوه بر دیدگاه رایج در موضوع پوشش، چندان بالا نیست و بعید است که فراتر از مسابقات کشوری و استانی در ایران باشد.
اما آیا یک شناگر زن از ایران در مسابقات جهانی یا المپیک شرکت کرده است؟ آیا چنین موردی جایز است؟ اینجاست که اشعار علیدوستی بی اهمیت به نظر می رسد. صرف نظر از سطح فنی پایین شناگران ایرانی که تا حد زیادی ناشی از کم توجهی یا بی دقتی است، موضوع پوشش موضوع مهمی برای شناگران زن ایرانی است.
برای ارزیابی آن نیاز به تحقیق زیادی نیست و می توانید به داستان شیرین مراجعه کنید. کسانی که شیرین گرامی را می شناسند می دانند که او چقدر دوید تا بتواند در مسابقات سه گانه پرچم ایران که شامل شنا، دو و میدانی و دوچرخه سواری است، شرکت کند. گرامی در این رشته نامی برای خود دست و پا کرد، اما نتوانست از ایران مجوز بگیرد، زیرا این لباس برای مرحله شنا مناسب نبود. در نهایت تصمیم گرفته شد وقتی از آب بیرون آمد، در چادری نزدیک استخر لباس هایش را عوض کند تا به گفته مقامات ایرانی، توده ها را نبیند. همزمان با قبول این پرونده و با همکاری مسئولان مسابقات در لندن، سرانجام موفق شد با پرچم ایران در آن مسابقه شرکت کند. بنابراین، برای اینکه یک ورزشکار سه گانه باشد، باید و نباید چنین رسم و اخلاقی باشد که اجازه شرکت در یک تورنمنت خاص را داشته باشد.
حال در بررسی دقیق این پدیده باید سوال فوق را تکرار کرد که آیا بانوان ایرانی مجوز حضور در مسابقات بین المللی شنا را می گیرند؟ پاسخ در شرایط فعلی کاملا منفی است. درست است که سالهاست به بانوان شناگر لباس داده می شود، اما بحث حذف غده ها حکایتی است که عمدا اجازه فعالیت جهانی و بین المللی را به زنان ایرانی نمی دهد.
بنابراین در این منظر برگرفته از یک باور متعارف و «فعلاً» راه حلی برای آن وجود ندارد، نمی توان ترانه علیدوستی را نقد کرد که وضعیت کمتر شنای بانوان ایرانی را نقد می کند و می گوید این موضوع در حال پذیرش است. و مقامات ایرانی توجهی ندارند. شنای بانوان یکی از معدود رشته های ورزشی در ایران است که به دلیل بحث پوشش و حجاب امکان نگاه حرفه ای به آن وجود ندارد و به همین شکل تازه کار باقی مانده است. به عنوان یک قاعده، اگر راه حلی برای نگرانی های فعلی پیدا نشود، بعید است که این وضعیت تغییر کند.