فرارو- از زمان اختراع رایانه ها در سال 1943، هوش مصنوعی وارد زندگی ما انسان ها شده و به سرعت در تمام جنبه های زندگی ما نفوذ کرده است. هوش مصنوعی در حال حاضر نه تنها در زندگی ما حضور دارد بلکه رفتارها و اعمال ما را نیز آموزش می دهد.اما بسیاری از کارشناسان وجود هوش مصنوعی در زندگی ما معتقدند که ما هنوز در ابتدای راه هستیم.
به گزارش فرارو، آینده هوش مصنوعی و نقش آن در زندگی ما غیر قابل انکار است، اما جدا از مقوله هوش مصنوعی، سرنوشت ما چه خواهد شد. به عبارت دیگر، در زمانی که عوامل هوش مصنوعی تصمیماتی می گیرند که اعمال انسان را شکل می دهد، انسان بودن به چه معناست؟ این سوال عمیق و بی پاسخی است که در چند سال گذشته ذهن من را درگیر کرده است دن هوتنلوچراو رئیس دانشکده محاسبات در MIT شد.
هوتنلوچر که همچنین استاد دپارتمان مهندسی برق است، گفت: «پیشرفتها در هوش مصنوعی اتفاق خواهد افتاد، اما مقصدی که با این پیشرفتها به آن میرسیم به ما بستگی دارد و دست نیافتنی به نظر میرسد.» هاتنلاچر به همراه اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل و هنری کیسینجر، سیاستمدار و متفکر آمریکایی، اخیرا برخی از مشکلات ناشی از ظهور هوش مصنوعی را در کتاب عصر هوش مصنوعی: و آینده بشری ما بررسی کردند. هوتنلوچر و همکارانش در این کتاب میگویند: «ما معتقدیم که برای دستیابی به این هدف، به گفتوگوی هوشمندتر و گفتوگوی چندجانبهتر نیاز داریم. امید ما این است که این کتاب مردم را به انجام آن علاقه مند کند.»
دن هاتنلوچر
در حال حاضر، در نزدیک به دو سال و نیم به عنوان رئیس کالج، Hutnellocher علوم کامپیوتر را در تمام زمینه های تحصیلی MIT ادغام می کند، در حالی که به دانش آموزان آموزش می دهد که از ابزارهای قدرتمند مانند هوش مصنوعی به روشی اخلاقی و مسئولانه استفاده کنند. این ماموریت تا حدی از طریق دو ابتکار دانشگاه انجام می شود، یکی مبنای استاندارد آموزش کامپیوتر و دیگری مسئولیت های اجتماعی و اخلاقی محاسبات SERC. محاسبات SERC با انواع تحقیقات علمی و فعالیتها، مانند هوش مصنوعی برای برابری مراقبتهای بهداشتی و ابتکارات تحقیقاتی برای مبارزه با نژادپرستی سیستماتیک تکمیل میشود. Common Ground از توسعه دوره های بین رشته ای که محاسبات را با سایر رشته ها ادغام می کند، پشتیبانی می کند، در حالی که ابتکار عمل SERC ابزارهایی را برای کمک به محققان، مربیان و دانش آموزان ارائه می دهد تا بفهمند که چگونه به مسائل مربوطه رسیدگی کنند. درک محاسبات در مراحل اولیه تحقیق.
هاتنلوچر گفت: «پیامدهای اجتماعی و پیامدهای اخلاقی محاسبات چیزهایی هستند که باید از ابتدا در نظر گرفته شوند، نه بعد از واقعیت. هاتنلاچر، متفکری عمیق از سنین کودکی، در نوجوانی شروع به فکر کردن درباره ارتباط بین هوش انسانی و محاسبه کرد. او قبل از ورود به دبیرستان برنامه نویسی خواند که در دهه 1970 امری نادر بود. پدر و مادرش که هر دو در کالج شرکت کردند و جنبههای ذهن انسان را مطالعه کردند، بر مسیری که او دنبال کرد تأثیر گذاشتند. پدر او یک متخصص مغز و اعصاب در دانشکده پزشکی دانشگاه شیکاگو است که روی رشد مغز مطالعه می کند، در حالی که مادرش استاد روانشناسی شناختی در همان موسسه است.
Hutenlucher یک مدرک کارشناسی مشترک را در علوم کامپیوتر و روانشناسی شناختی در دانشگاه میشیگان دنبال کرد تا این دو رشته را به هم نزدیکتر کند. زمانی که زمان درخواست برای تحصیلات تکمیلی فرا رسید، به دلیل علاقه دوگانه اش به رشته جدید هوش مصنوعی، در MIT ثبت نام کرد. او در دوره کارشناسی ارشد و دکترا (به ترتیب 1984 و 1988) در زمینه تشخیص گفتار، تشخیص اشیا و بینایی کامپیوتر تحقیق کرد. او مجذوب این بود که چگونه ماشین ها به طور مستقیم دنیای اطراف خود را می بینند.
هاتنلوچر در اوایل کار تحقیقاتی خود، به جای استفاده از تکنیک های بهینه سازی عمومی که در آن زمان رایج تر بود، از رویکرد الگوریتمی تری برای حل مشکلات بینایی کامپیوتری استفاده کرد. برخی از تکنیکهایی که او و همکارانش توسعه دادند، مانند استفاده از نمایشگر تصویر مبتنی بر نمودار، با گذشت بیش از 20 سال هنوز در حال استفاده هستند. بعدها، او و همکارانش برخی از اولین مطالعات را در مورد چگونگی گرد هم آمدن جوامع رسانه های اجتماعی انجام دادند. در روزهای قبل از فیس بوک، آنها LiveJournal، یک سایت شبکه اجتماعی محبوب در اوایل دهه 2000 را ساختند. کار آنها نشان داده است که تمایل یک فرد برای پیوستن به یک جامعه آنلاین نه تنها تحت تأثیر تعداد دوستانی است که در آن جامعه دارند، بلکه تحت تأثیر نحوه ارتباط آن دوستان با یکدیگر نیز قرار دارد.
هاتنلچر علاوه بر تحقیق، علاقه زیادی به پر کردن شکاف بین رشته ها دارد. در سال 2009، او به عنوان رئیس دانشکده محاسبات و علوم اطلاعات در کرنل منصوب شد. این نقش او را به خوبی آماده کرد تا رئیس دانشکده محاسبات شوارتزمن در MIT شود، راه اندازی آن مهم ترین تغییر ساختاری در موسسه از اوایل دهه 1950 بود. در این مدت او با اریک اشمیت و هنری کیسینجر آشنا شد. بحث آنها در مورد هوش مصنوعی آغاز شد.
هاتنلاچر گفت: «وقتی شروع به بحث در مورد این سؤالات کردیم، متوجه شدیم که زمینه تاریخی و فلسفی گستردهتر برای عصر هوش مصنوعی چیزی نیست که توجه زیادی را به خود جلب کرده باشد. زمانی که مردم به مسائل اجتماعی و اخلاقی پیرامون محاسبات نگاه می کنند، معمولاً روی مشکل فعلی تمرکز می کنند که مهم است، اما ما فکر می کنیم این چارچوب گسترده تر نیز مهم است.» او اضافه کرد؛ توسعه آنقدر سریع اتفاق می افتد که فشار زیادی بر مؤسسات آموزشی وارد می کند. دوره های آکادمیک باید محاسبات را به عنوان بخشی از ساختار فکری خود شامل شوند، به خصوص که هوش مصنوعی همچنان به بخش بزرگی از زندگی روزمره تبدیل می شود. مشکلات موجود در این زمینه فقط مربوط به دانشمندان یا مهندسان کامپیوتر نیست، بلکه در مورد دانشمندان علوم اجتماعی یا انسانشناسان نیز صدق میکند. در چنین شرایطی می توانیم انسانیت خود را در عصر هوش مصنوعی حفظ کنیم وگرنه سختی زیادی متحمل خواهیم شد.
در نهایت، هاتنلوچر و همکارانش بر این باورند که هوش مصنوعی و تمام مظاهر آن آینده تغییرناپذیر انسانهای ماست، اما این آینده ما را به عنوان انسان حفظ میکند یا نه، در وجود ماست. اگر نخواهیم هوش مصنوعی را از طریق همکاری بین رشته ای توسعه دهیم، آینده چیزی جز از دست دادن جلوه ای از انسانیت ما نیست، اما اگر همه متخصصان علوم مختلف در این زمینه را در نظر بگیریم، می توانیم از عصر مصنوعی شروع کنیم. هوش از حفظ ما به عنوان یک انسان لذت ببرید.
منبع: scitechdaily
ترجمه: مصطفی جرفی فرارو